از دست تو خسته شده ام


Avareh Marg Copyright © 1390 - 1394 All right reserved

دیگه از دست تو و ترانه هات خسته شدم
دیگه از شنیدن رنگ صدات خسته شدم
چه جوری بگم هنوز خیلی دوست دارم ، ولی
انگار از بیشتر از این بودن باهات خسته شدم
منی که عمرم و زندگیم تو چشمای تو بود
باورت نمیشه از رنگ چشات خسته شدم
اینقدر نگام نکردی که دیگه زد به سرم
از اون آتیش خوابیده تو نگات خسته شدم
تو به من می گی بی انصافم و حق داری بگی
با کدوم بهونه بنویسم برات ، خسته شدم
انقدر آب و هوا واسم عوض کردی که من
آخر از دست همون آب و هوات خسته شدم
گفتم این کار و نکن ، کردی و رفتی و ببین
دیدی آخر از تموم اون کارات خسته شدم
حرفات انگار دیگه روی دل من نمی شینه
انقدر عوض شدی که من به جات خسته شدم
شب و روزات مث روز و شبای قدیم نبود
از دس تفاوت روز و شبات خسته شدم
دیگه فرقی نداره پیشت باشم یا نباشم
تو یه بی تفاوتی ، من از فضات خسته شدم
دوس داری بری برو ، دلت می خواد باشی بمون







http://up.ghalebgraph.ir/up/galebgraph/authors/hamidreza/Bahman94/3/10.png


9 / 9 / 1390 11:16 بعد از ظهر |- اواره مرگ -|

C†?êmê§